ایران در دوران قبل از انقلاب شاهد چه پیشرفتهایی در عرصههای مختلف بود و مردم از چه آزادیهایی برخوردار بودند؟
در کشوری که تلاش نظام کنونی، پیوسته سیاهنمایی دوران قبل از بهمن ۵۷، تحریف حقایق و به فراموشی سپردن تمام دستآوردهای کشور در زمینههای گوناگون بوده است، این دو پرسش پیوسته برای بسیاری از افراد نسل جوان مطرح است اما پاسخ به آن با توجه به آنچه شهیار قنبری شاعر و ترانهسرای ایرانی مقیم کالیفرنیا از آن به عنوان آلزایمر تاریخی در ایران یاد میکند، کار چندان سادهای نیست.
برای بسیاری از جوانانی که هم سن انقلاب هستند شاید سادهترین راه برای پی بردن به واقعیتهای پیش از انقلاب، شنیدن حقایق از زبان پدر و مادرشان باشد.
یکی از این واقعیتهای تاریخی، پیشگامی مسئولین وقت از یک سو در ارتقای جایگاه هنری ایران در جهان، و از سوی دیگر، شناساندن ماهیت هنر و فرهنگ کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای جهان سوم به هنردوستان داخلی بود. برای این منظور برای ده سال از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۷ برابر با ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶، شیراز و تخت جمشید صحنه برپایی فستیوالی از رقص، تآتر و موسیقی به نام «جشن هنر شیراز» بود که زیر نظر مستقیم فرح پهلوی ملکه پیشین ایران، و با مدیریت فرخ غفاری فیلمساز آوانگارد برگزار میشد.
در پی وقوع انقلاب، تمام نشانههای باقیمانده از این رویداد مهم و بحث انگیز هنری، از آرشیوهای رسمی کشور پاک شد. و از این رو برای پژوهشگران دسترسی به فیلمها، عکسها و نوشتههای مختلف در مورد «جشن هنر شیراز» تقریبا امکان ناپذیر گشت. اما یکی از این پژوهشگران به نام ولی محلوجی با پشتکار و تعهدی کم نظیر و با هدف مطالعه اسناد و ارزیابی نقادانه ماهیت و محتوای جشن هنر شیراز، اجرای پروژهای را برای یافتن هرگونه نشانهای از این رویداد هنری آغاز کرد.
حاصل این تلاش آقای محلوجی شامل فیلمهایی از برخی برنامههای هنری مانند تآتر شهر قصه از بیژن مفید همراه با بریدههای جراید آن زمان در مورد جنبههای گوناگون جشن هنر شیراز در نمایشگاهی کوچک و نوستالژیک است که به تازگی در گالری «وایت چپل لندن برگزار و در معرض تماشای عموم قرار داده شده است.
در روز گشایش این نمایشگاه که با حضور عدهای از ایرانیان و انگلیسیهای مقیم لندن برگزار شد ولی محلوجی سخنرانی مبسوطی همراه با نمایش فیلم و اسلاید در مورد پروژه ردیابی نشانههای جشن هنر شیراز ایراد کرد. به گفته وی با نبود اطلاعات دقیق در مورد جشن هنر مقدار زیادی افسانهسرایی ابعاد واقعی این رویداد هنری را در خود پوشانده است.
در طول ۱۰ سال برگزاری جشن هنر جمعا ۳۱۱ برنامه هنری در شیراز و تخت جمشید اجرا شد که بیش از ۶۰ مورد آنها به موسیقی ایرانی اختصاص داشت. بر خلاف این انتقاد برخی از مخالفین حکومت که میگفتند جشن هنر شیراز نشانهای دیگر از «غربزدگی» رژیم شاه است و برای برجسته ساختن هنر غرب و ترویج آن در ایران برگزار میشود محلوجی میگوید که حدود دو سوم برنامههای اجرا شده در جشن هنر غیر اروپایی و غیر آمریکایی بود.
محلوجی معتقد است که جشن هنر شیراز چندین هدف را دنبال میکرد از آن جمله:
کاوش در سنتهای ایرانی و قرار دادن آنها بر روی نقشه فرهنگی جهان، تولید خلاقیت تازه در هنرهای معاصر، آموزش نسل جوان ایران و قرار دادن فرهنگهای جهان در معرض دید آنان، به ویژه در زمانی که بیشتر ایرانیها دسترسی به آنها نداشته و و فرصتی نیز برای درخشیدن نزد فرهنگهای دیگر نداشتند.
محلوجی در سخنرانی خود خاطرنشان ساخت که علاوه بر مخالفین چپگرای حکومت، ساواک نیز چندان دل خوشی از جشن هنر شیراز نداشت و معتقد بود که این رویداد مخالفین را جسورتر خواهد ساخت و تریبونی در اختیار به اصطلاح هنرمندان ناراضی قرار خواهد داد. پس از ده سال، ناآرامیهای تابستان ۵۷ مانع از برگزاری جشن هنر شیراز در آن سال شد.
یکی از نتیجهگیریهای این پروژه پژوهشی این است که احیای موسیقی سنتی ایرانی، ابداع سبکهای تازه در تآتر ایرانی و همچنین پاگیری موج نو در سینمای ایران، همگی از تاثیرات مثبت جشن هنر شیراز بودهاند.
نمایشگاه جشن هنر شیراز در گالری وایت چپل که در هفته نخست مورد بازدید شهبانو فرح پهلوی نیز قرار گرفت تا ماه اکتبر برای تماشای عموم دایر خواهد بود.