دیوید عزیز، هرگز فراموش نخواهم کرد زمانی را که اعلیحضرت درگذشتند, شما از منچستر تا قاهره آمدید تا من و فرزندانم را ببینید. در آن روزهای سخت، شما دوست واقعی بودید.
زندگی شما واقعاً شگفتانگیز بود. در سیزده سالگی، پدرتان به شما گفتند مدرسه را ترک کنید و در مکانی در بازار کارکنید. در شانزده سالگی آن کار را رها کردید تا برای خودتان کار کنید. و در هجده سالگی، کشورمان را ترک کردید و با اندکی پول به منچستر رفتید و راهتان را به تنهایی آغاز کردید.
وقتی اعلیحضرت فقید به انگلستان سفر کردند و گروهی از هممیهنانمان با او دیدار داشتند، شما نیز آنجا بودید. اعلیحضرت از شما پرسیدند چه میکنید و وقتی پاسخ دادید، فرمودند: «اما شما هنوز کودکی.»
در تمام این سالها، ما با هم در تماس ماندیم. شما عمیقاً به وضعیت ایران اهمیت میدادید. به مقام لرد الاینس رسیدید، اما به من گفتید که بیش از همه به فرزند کاشان بودن افتخار میکنید.
شما همیشه در قلب من خواهید بود. روحتان در آرامش باد.